جدول جو
جدول جو

معنی سکنا داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

سکنا داشتن
اقامت داشتن، سکونت داشتن، ماوا داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
ژودن تپغ زدن تمنده بودن
فرهنگ لغت هوشیار
خانه داشتن ماندگار بودن منزل داشتن سکنی داشتن: دلم را مشکن و دریا مینداز که دارد در سر زلف تو مسکن. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمنا داشتن
تصویر تمنا داشتن
یوبه داشتن یاسگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
Inhabit, Reside
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
Stutter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
habiter, résider
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
bégayer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
לגור , לגור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
לגמגם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
살다 , 거주하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
menghuni, tinggal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
हकलाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
बसना , निवास करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
bewonen, wonen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
balbettare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
结巴
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
말을 더듬다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
habitar, residir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
tartamudear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
habitar, residir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
abitare, risiedere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
stotteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
заїкатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
zamieszkiwać, mieszkać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
заикаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
мешкати , жити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
jąkać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
stottern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
bewohnen, wohnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
населять , проживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لکنت داشتن
تصویر لکنت داشتن
gaguejar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سکونت داشتن
تصویر سکونت داشتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی